١- برگ دیگری از رسوایی جمهوری اسلامی
پیشتر درنوشته ای گفته بودم که وحشیگریهای اخیر جمهوری اسلامی و افزایش فشار و سرکوب و خفقان ناشی از قوی تر شدن رژیم و یا تثبیت اوضاع سیاسی پس از یک دوره چند ماهه خیزش وسیع توده ای و سرکوب این جنبش نیست، بلکه نشانگر استیصال این حکومت کثیف و منحوس است. این استیصال اینک بیشترشده است. نمایش مضحک مصاحبه با خانم سکینه محمدی آشتیانی و یا زن دیگری به جای وی در تلویزیون جمهوری اسلامی و اقرار گیری از این زن نسبت به انجام "زنای محصنه" و نیز مشارکت در قتل همسرش، قرار بوده برای رژیم جنایتکاراسلامی آبرو و حیثیت دست و پا کند. صرف نظر از اینکه اقرار و اعترافهای تلویزیونی کمترین اعتباری از نظر مردم ایران نداشته و انجام آن مدرک مستندی است بر اعمال شکنجه نسبت به زندانی، به راستی این اوج استیصال حکومت اسلامی است که می خواهد در برابر فشارهای داخلی و بین المللی برای نجات یک انسان و جلوگیری از مجازات قرون وسطایی سنگسار، از شهروندی اقرار و اعتراف بگیرد که پرونده اش کوچکترین ارتباط مستقیمی با فعالیت سیاسی علیه رژیم اسلامی ندارد. گروگان گرفتن زندگی و سرنوشت سکینه محمدی آشتیانی، زنی که خود و خانواده اش قربانی قوانین کثیف و ضد بشری شریعت اسلام و رژیم جمهوری اسلامی شده اند، برگ دیگری از رسوایی حکومت اسلامی و در عین حال نشانه زوال روزافزون آنست .
٢- محسن سازگارا و جنبش سبز
در برنامه تفسیر خبر روز جمعه 22 مرداد 89 صدای آمریکا٬ محسن سازگارا اعلام کرد که طبق یک تحقیق انجام شده در ایران در باره حکومت اسلامی، 80 درصد مردم خواهان تغییر رژیم ایران هستند، 14 درصد معتقداند که حکومت فعلی قابل اصلاح است و 6 درصد هم طرفدار دولت حاکم و خواهان بقای آن هستند. محسن سازگارا خودش را جزو اکثریت 80 درصدی قرار داد و در مورد کروبی هم به باور آقای سازگارا، وی به میزان زیادی از 14 درصدی ها فاصله گرفته و احتمالا به جرگه 80 درصدی ها خواهد پیوست .
تا همین چندی پیش محسن سازگارا و سایر نظریه پردازان جنبش سبز اصلاح طلبی سنگ جمهوری اسلامی و قانون اساسی را به سینه می زدند و نیروهای سرنگونی طلب و آزادیخواه را "خشونت طلب و آنارشیست" می نامیدند. چه اتفاقی افتاده است؟ اوضاع سیاسی تغییر نموده، پتانسیل جمهوری اسلامی برای اصلاحات کاهش یافته و یا این آقایان انقلابی شده اند؟ دو فرض اخیر که قطعاً موضوعیت ندارد. جمهوری اسلامی طی سی و یک سال گذشته، چه در زمانی که جناح موسوم به اصطلاح طلب دست بالا را در قدرت داشتند و چه در دوره هایی مثل امروز که جناح به اصطلاح اصولگرا ارکان قدرت را در دست داشته اند، هرگز پتانسیلی برای انجام اصلاحات در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نداشته است. جمهوری اسلامی با سرکوب وحشیانه جنبش انقلابی مردم در 30 خرداد 1360 حکومت ننگین و نکبت بار اسلامی را مستقر ساخت. این حکومت را همواره و همه جا با زندان و تجاوز و شکنجه و اعدام تداوم بخشیده است. امّا در مورد تئوریسین هایی مثل محسن سازگارا و یا اکبر گنجی، که این روزها اسلام فقاهتی و امام زمان را کنار گذاشته و به اسلام عرفانی رسیده است، باید گفت که خیر، رابطه این آقایان با انقلاب کماکان مثل جن وبسم اله است. تحول سیاسی مورد نظر ایشان تحولی است که با حفظ تمام وکمال نظام اقتصادی موجود و ارگانهای سرکوب و کشتار، جابجایی قدرت سیاسی درآن بطور سریع و به نحوی انجام شود که کارگران، زنان، جوانان و سایر توده های مردم کمترین فرصتی برای کسب خواسته های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود نیابند و کوچکترین خدشه ای به سیستم سرمایه داری حاکم، یعنی نظام استثمار و بردگی مزدی وارد نشود .
حقیت اینستکه حال و روز جمهوری اسلامی وخیم ترشده و بوی زوال و سرنگونی آن به مشام اصلاح طلبان حکومت هم رسیده است. بعد از این و همراه با بحرانی تر شدن اوضاع سیاسی، ریزش نیروهای خودی رژیم اسلامی بیشتر خواهد شد. نبایدگذاشت که این بار هم جنبش وسیع توده ای برای سرنگونی جمهوری اسلامی و دستیابی به آزادی، شادی و رفاه توسط اپوزیسیون درباری و دیگر یاران ملی اسلامی و ناسیونالیست شان مصادره شود. سازماندهی و رهبری مبارزات کارگری و توده ای توسط کمونیسم کارگری ضامن پیروزی است .
٣- ماه رمضان، افزایش خفقان سیاسی و اجتماعی
یک روز قبل از شروع رمضان سردار رادان، جانشین فرمانده نیروی انتظامی، اعلام کرد در صورتیکه کسی داخل خودرو روزه خواری کند، آن خودرو توقیف و به پارکینگ منتقل می شود و پرونده متخلف برای مجازات به دادگاه ارسال می گردد. هرسال قبل از ماه رمضان مردم را برای روزه خواری تهدید به زندان و شلاق می کنند، امّا کسی تره برایشان خرد نمی کند. سالها پیش، در دهه 60 نیزحاجی داوود رحمانی، رئیس زندان قزل حصار، که یکی ازچهره های شاخص لمپنیزم اسلامی و نوچه لاجوردی جلاد بود، از بلندگوی بند اعلام می کرد که روزه اجباری نیست، ولی زندانیان حق ندارند در فاصله سحر و افطار چیزی بخورند. وقت دستشویی و نظافت، که برای زندانیان هر اتاق در حدود 20 دقیقه بود، گاهی فرصتی دست می داد تا دور از چشم توابین نگهبان کمی آب نوشید، ولی هنگام برگشتن به سلول همه زندانیان کنترل می شدند تا اگر ظرف آبی همراه کسی هست، از بردن آن به داخل سلول جلوگیری شود .
دستورسردار رادان و حاجی داوود رحمانی دقیقا منطبق بر قوانین شریعت و مصداق تمام و کمال نهی از منکراست که چهره واقعی و کریه اسلام و حکومت دینی را به نمایش می گذارد .
نوع دیگری از برکات ماه رمضان، که مفهوم برابری انسانها را در شریعت اسلام به خوبی آشکارمی سازد، می توان در سخنان رئیس سازمان زندانها ملاحظه کرد که در برنامه پیک بامدادی روز سه شنبه رادیوی جمهوری اسلامی گفت :
"مرخصی زندانیان عادی براساس تعداد امتیاز آنان است و تعداد امتیاز هم بر مبنای حضور آنان در جلسات قرائت قرآن و دعا خوانی تعیین می شود. هرکس بیشتر شرکت کند، امتیاز بیشتری بدست می آورد و از مرخصی بیشتری برخوردار می گردد ."
اعمال تبعیض دینی و مذهبی، همانند تبعیض جنسیتی، شاخص هر حکومت دینی است. رفع آپارتاید دینی، قومی، ملی، نژادی و جنسیتی فقط در یک جامعه واقعا سکولار امکان پذیر می گردد و چنین سکولاریسمی صرفا با حذف حکومتهای دینی و ایدئولوژیک و با وجود سوسیالیسم استقرارمی یابد . *